Livsvidne. Af Per-Olof Johansson. På persisk ved Farzaneh Dorri

Per-Olof Johansson.

شاهد زندگی. سروده پی‌یر اولاف یوهانسون. ترجمه فرزانه دُرّی

پیش از آنکه متولّد شوم
تمامی روز به وقت صبحگاه بود.
همه نشانه های زندگی را می شد دید:
دودی که از دودکش شومینه ها برمی خاست،
جای پاها در برف،
طنین صدای تیک-تاک ساعت،
نسیم آرامی که پرچمی را به اهتزاز درمی آورد،
اما هیچ نشانی از هیچ آدمی نبود.

زین روست که پرسش بزرگ زندگی برای من
برجای گذاردن اثر و ردّ پایی از خود نشد
بلکه هدفم این شد که ردّ پا و الهامی از برای دیگران باشم.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2024

Transplantation. Af Per-Olof Johansson. På persisk ved Farzaneh Dorri

Per-Olof Johansson.

پیوند عضو. سروده پی‌یر اولاف یوهانسون. ترجمه فرزانه دُرّی

شعر جایی در درون آدمی زنده است
و وجود دارد
با عشق، با نفرت، و غم بیدار و پدیدار می شود
همچون بذر گیاهی در یک روز بارانی
جوانه می زند:
واژگان لب های تو را شکل می دهند،
چین های صورتت را تشکیل می دهند،
شعری که زنده است
کلمات را منفصل می کند
شعری که مثل کلیه ها
شعری که مثل غدد و لنف ها
و همچون اندام و یا امعاء و احشاء ای است
که از دست دادنشان سخت است.
سخن از پیوند زدن این اعضاء
اغلب
از سکوت هم بدتر است.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2024

Tolv ord. Af Bjarne Segefjord. På persisk ved Farzaneh Dorri

Bjarne Segefjord

دوازده کلمه. سروده بیارنه سیگفیورد. ترجمه فرزانه دُرّی

شعر آرمیده است
او چونان دریاست
شعر سر برافراشته است
او درخت است.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2023

OPGAVEN. Af Niels Hav. På persisk ved Farzaneh Dorri

Niels Hav

وظیفه. سروده نیلس هاو. به مناسبت ۱۹ آوریل، روز قیام گتوی ورشو. ترجمه فرزانه دُرّی

همه می خواهند در زندگی نشانی از خود بر جای بگذارند – نشانی به عنوان سپاس،
زین رو که اجازه داشتیم بر این زمین پای بگذاریم
از زیبایی های آن شاد باشیم و لذت ببریم.
اجازه یافتیم عشق ورزیدن و نفرت داشتن را
تا حدی طبیعی در جسم انسانی تجربه کنیم.
وظیفه ما رمزگشایی از تجربیات مشترک است.
این وحشت و بدبختی که ما را احاطه کرده است،
در جامه ی ما باقی می ماند،  به جسم ما نفوذ می کند و آن را حس می کنیم؛
تا به آنچه در حال وقوع است توجه شود
و در صورت امکان همانطور که هستند، بازگو شوند.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2023

Aftenens mennesker. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

شب زنده داران. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی

آنجا ایستاده اند، مردمان شب زنده دار
که در تلاش برای خواندن رد و مسیر خورشید
آرزو می کنند که خورشید هرگز غروب نمی کرد.

آنان از پای نمی نشینند تا بدین باور برسند که
که از آخرین لحظه ی تابش نور آگاهند.

آنجا ایستاده اند، مباحثه کنان و رؤیاپرداز
و تنها زمانی به بیداری می رسند
که سایه ها با هم ذوب می شوند.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022

Øjeblikket. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

لحظه. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی

در زمان حال زندگی کن
زین رو که تو بازه زمانی خودت هستی
این زمان است که تو را دنبال می کند
گذشته درگذشته و از دست رفته است
و آینده را شاید هرگز بدست نخواهی آورد.

اما این گلهای نرگس بهاری
که اتاق را روشن می کنند؛ از آن توست
و نیز هر ثانیه از شادی ها و پیشرفت های دخترت
چیزهایی است
که از آن تو در گذار لحظه هاست.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022

Dementi af stilheden. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

انکار سکوت. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی

کوهی که
پر از تمامی صداهاست
سر به آسمان
می ساید

پرچمی در باد
به عنوان تنها نشانه ای
از انکار سکوت
به اهتزاز در می آید.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022

Det liggende træ. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

درخت افتاده بر زمین. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی

نخست او را
ساعت شنی سرگردان نامیدند
زیرا تقریباً می توانستند ببینند
چگونه آثار حیات وجودش را ترک می گفتند
و بدنش
به ساقه ای پیچان و پژمرده تبدیل می شد.

روزی که او دیگر
در میان نبود
از او؛ آن درخت بر زمین افتاده
با احترام نام بردند
و همه پرندگان یکی یکی آمدند
و بر پیکرش نشستند.

نفس هایش را
با تعداد بال زدنهایشان شمردند
و حتی دیگر او را ترک نکردند
در آن هنگام که زمین
بر پرهایشان جای گرفت
و روز را به شب تبدیل کرد.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022

Det allermest unødvendige. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

غیر ضروری ترین. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی

بالاخره امروز
کاری کاملاً غیر ضروری انجام خواهم داد:

بر روی این کاغذ می نویسم
“دوستت دارم”.
آن را بر فراز گردابی پرت می کنم
و تبدیل شدنش به جیغ مرغان دریایی را به تماشا می نشینم
و نیز رقص آن را با شادی نامرئی اش
بر امواج کف آلود دریا و بر فراز صخره ها می بینم.

بالاخره امروز این کار را
بخاطر تو خواهم کرد
کاری که تو هرگز از من طلب نکردی
ولی همیشه آرزوی انجام آن را از سوی من داشتی.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022

På toppen af bjerget. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

بر فراز کوه. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی

بر فراز کوه
شهری واقع شده است
احاطه شده میان دیوارهای قطور قلعه.
شهری که
در صدای سده ها محصور شده است.

اینجا جاده ای به سمت بالا می پیچد
به سوی دروازه ای
که من کتیبه سردر دروازه اش را فراموش کرده ام.

اینجا کنار دریچه ای
در یک حصار نشسته ام
جایی که زمان با جراحت اش
به فراسوی سرزمینی می نگرد
که روزگاری خاستگاه من بود.

بیش از این دیگر کسی نخواهد توانست
مرا از هنگام رفتنم یا چرایی آن بگوید و امر کند
همیشه به گاه تلاش برای آغاز یک گفتگو
به من گفته اند:
“هر وقت که می خواهی بروی؛ برو.”

اما تا زمانی که منظر اینجا
مرا تصویری از رؤیاهایم
عطا کند
دلیلی نمی بینم
که آرامش خاطرم را
با قدم گذاردن به آینده ای نامعلوم
از خود سلب کنم.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022