Kinesisk morgen. Af Jens Fink-Jensen. På persisk ved Farzaneh Dorri

Jens Fink-Jensen på persisk

بامدادی در چین. سروده ینس فینک ینسن. ترجمه فرزانه دُرّی 

خورشید برآمده و هنوز پایین خط افق است
سایه درختان
مانند میدان های ازمنه متروک سیاه اند
نور طلایی گسترده می شود
و با سبزی بهاران در تارک درختان و چمنزارهای بزرگ
در هم می آمیزد

عصرگاهان است و زمانی برای تأمل
زمانی برای سفر رؤیاهاست
اردک ها اینجایند و آرامش فراگیر
و در چین هنوز شب است
و تاریکی پرتوان بر فراز گوبی سایه گسترده است
پیش از آنکه روشنایی روز نمایان شود

در چین هنوز شب است
بیشماران رؤیا در این فضا خودنمایی می کند
در حالی که شعاع نور آرام و سوسوزنان
چون گله حیوانات بر فراز آبی تپه ها و بلنداها
نمایان می شود
و بر دیوار بزرگ چین خرامان می خزد

به زودی در چین صبح خواهد شد
در بلوارهای پکن
و در سالن های زرین آن
به زودی نور بر مقبره امپراتوران و قفس پرندگان
به تجلی بر می خیزد
مگر نه اینکه خورشید از آن مردم است

به زودی خواهران و برادران چینی من
دوباره از میان بامداد
در امتداد اسکله های شانگهای
و در خیابان های پرسایبان کانتون
گام بر می دارند
جایی که من روزی از آن گذشتم و رد پایم بر جای ماند.

Oversat fra dansk til persisk ved Farzaneh Dorri
Translation Copyright © Farzaneh Dorri 2022